رمان ایران مکانی برای نویسندگی

ساخت وبلاگ
[تصویر: %D8%AF%D8%A6%D8%B0-compressed-1.jpg]دانلود رمان از گروگانگیری تا عشق
خلاصه رمان:دانلود رمان از گروگانگیری تا عشق
این رمان برگرفته از زندگی دختر شاد و شنگولی هست .که تو یه خانواده‌ی سه نفری زندگی می‌کنه. فرزند اول و آخر خانواده‌اش و دختر یکی یدونه‌ی مامان باباش.توی این رمان بنا به دلایلی که بعدا خودتون می‌فهمید، .از یه نفری متنفر میشه و عاشق یه نفر دیگه میشه؛ ولی از هیچ کدوم خیری نمی‌بینه. و می‌فهمه .عاشق کسی هست که…اسم این دختر شیطون قصه رهاست. که تو هر شرایطی شادِ و خنده از صورتش محو نمی‌شه؛. اگر چه توی .دلش غم‌هایی هم هست؛. ولی اون خیلی توداره و همه‌ی مشکلات و ناراحتی‌ها رو تو خودش می‌ریزه.  دانلود رمان از گروگانگیری تا عشق
 توی این کتاب رهای داستان ربوده میشه، اون هم از جانب چندتا آدم قاچاقچی و…
-مامان، مامانی، مامان، مامان هوی. کجایی پس تو؟ مامان… 
اه پس چرا جواب نمیده؟ از اتاقم بیرون امدم .و از پله‌ها پایین امدم. حتماً در آشپزخانه داره غذا می‌پزه دیگه. قبل اینکه برم آشپزخانه،گفتم بذار بترسونمش. یه قدم رفتم عقب و پشت دیوار قرار گرفتم .همین که می‌خواستم بپرم تو آشپزخونه، یه دفعه قیافه خودم رو در آیینه دیدم. یواشکی بدون اینکه مادرم بفهمه خندیدم. خدایی خنده هم داشت! موهای بلندم چسبیده بود به هم. و به طور خیلی بی‌تربیتی پخش شده بود رو کله‌ام، چتری‌هام هم به طور فجیعی ریخته بود. به روی پیشانی ام! ابروهایم هم برعکس مسیرشان قرارگرفته بودند. تقریبا شده بودم یکی شبیه خواهر جنی. هیچی دیگه داشتم می‌گفتم، یه قدم رفتم عقب یهو پریدم. داخل آشپز خانه -پـخ…
ولی بِخُشکی شانس! پام گیر کرد به لبه ی اُپن و یه مَلق حسابی زدم. احساس کردم، کاسه سرم داره کنده میشه. بله موهام گیر کرده بود زیر پام، نمی‌تونستم جُم بخورم.
-آخ آخ مامان، مامان تو روخدا بیا درم بیار. مامان جون عمه‌ی خدا بیامرز بابام بیا نجاتم بده. الان دُردانه دخترت تلف میشه ها! سیموری خنج...
ما را در سایت سیموری خنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ایمان اصلاحی simori بازدید : 180 تاريخ : دوشنبه 6 فروردين 1397 ساعت: 23:47